۱۳۸۸ خرداد ۲۹, جمعه

روح یک ملت

اینک روح یک ملت است که به درد امده است

اینک زخمی ناسور دهان گشوده است

اینک امواج ناپیدای امید در فضایی تهی سر بر اورده است

اینک بلطف ریا و دروغ پرده های حجب یکی یکی دریده میشوند

و پس از اینهمه چه خواهد ماند؟

پس از اینهمه درد

ایا زایمانی طبیعی خواهد داشت این مادر؟

یا با سزارینی سریع بچه و جفتش و شاید مادرش

دو باره به تاراج خواهند رفت؟

تارهای عنکبوت چنان سخت بر دست و پای این ملت ستمدیده

تنیده شده است که


مجبور است با دست و پا زدنی سخت شگفت

از پیله ان بدر اید

در این روزگار که فواره ظلم بنهایت رسیده است

واجگونی ان حتمی است

حالا به چله ای یا به چله هایی

همچنان که در 30 سال پیش چنان شد

از لای و لجن این مرداب

گلهای نیلوفر ابی

در ابهای این سرزمین خواهند شکفت

و ملتی نجیب نفس تازه خواهند کرد

این گلهای تازه شکفته

خبر را از نسل قبل شنیده است

کمی تحمل باید

و تدبیر

۱ نظر:

فاطمه گفت...

خاله روحی رفتم آهنگ های استاد دوامی بی دست دندون رو که گفته بودین گرفتم.
چقدر نازه!

معلومه که رشد دندانپزشکی از علل اصلی دیگه نداشتن چنین اساتیدی است!!.