بعد از بازنشستگی
۱۳۸۸ فروردین ۲۳, یکشنبه
دست ها
دست هایم باز است
کف بینی ماهر لازم نیست
تا انها را بتمامی بخواند
خطوط روشنی دارد
این دستها
حالا دیگر چه کاری بر میاید
از ان ها
جز دعا برای تمامی هستی
از جاندار و بی جان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
Links
خانم هاویشام
ایلیا
ما
عکس ها
بايگانی وبلاگ
▼
2009
(259)
◄
اکتبر
(2)
◄
اوت
(4)
◄
ژوئیهٔ
(4)
◄
ژوئن
(7)
◄
مهٔ
(46)
▼
آوریل
(22)
به شیراز رسیدن
بسوی صبا در نصف جهان
سفر
در دمی یا لحظه ای
مسافری خسته
اعجاز درون
ازمودن
دست ها
تنها مایملک
کاینات
شکوه لحظه ها
لحظه ای برای رفتن
میدانم
نگاهی به باغ
کوچ ایل
تا کی به انتظار
دل بهانه گیر
باز تنهایی
ترا من چشم در راهم
همه نشانه
عطر صفا و محبت
پیش از سپیده دم
◄
مارس
(30)
◄
فوریهٔ
(77)
◄
ژانویهٔ
(67)
◄
2008
(120)
◄
دسامبر
(37)
◄
نوامبر
(83)
درباره من
Roohangiz
مشاهده نمایه کامل من
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر