ظهر های گرم تابستان
من و خواهرم
پاورچین از سرداب خنک
بالا می اییم
می رویم سر دریاچه خانه ولباسهای عروسکمان را میشوییم یک بند لباس
طفلک مامان خوابیده اند و نمیدانند که
من و خواهرم
پاورچین از سرداب خنک
بالا می اییم
می رویم سر دریاچه خانه ولباسهای عروسکمان را میشوییم یک بند لباس
طفلک مامان خوابیده اند و نمیدانند که
ما از جنهای توی حوض نمی ترسیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر