۱۳۸۷ آذر ۱۰, یکشنبه

پیشی

پیشی خواهر من چقدر نازو قشنگ بود
رو دست و بازوی او
در رفت و در امد بود
با یه نارنج تو پهلوش
پیشیه افتادو مرد
خواهر من تا هفت روز گریه می کرد رو قبرش

هیچ نظری موجود نیست: