۱۳۸۸ فروردین ۱۰, دوشنبه

دستور زبان عشق(برای طلیعه)

دخترم جانم عزیزم


در طلیعه طلوع خورشید امروز


و در برابر ایوانی از نورطلایی


وبا شاهدی از شهد همه گلها


پیمانی بستی


پیمانی سخت ولی شیرین


خوبی را و مهربانی را پاس بدار


عاشق باش و عاشقانه بمان


دلدار باش و دلداده بمان


نگاه مهربانت را هیچگاه دریغ مدار


از جوان فهیمی که عاشق شده است


قدر مهر ش را بدان


قدر عشقش را نیز


در این زمانه که عشق کیمیاست


هر دو این جوانه تازه شکفته را با مهر ابیاری کنید


نهال تازه روییده به مراقبت و توجه لحظه به لحظه نیاز دارد


تا همیشه شاداب بماند


چه در روزگار کهنسالی فقط همین عشق پاسداری شده به کارتان خواهد امد


دعای خیر مادر وبلاگ نویستان بدرقه راه شما

۶ نظر:

Shaghayegh گفت...

و من هم صد افسوس که غایب بودم
من هم در لحظه لحظه این شادی از ته دل از این سوی دریاها شریک هستم
دوستم شایستگی بهترین هم پیمان رو داشت که ممطمئن هستم اون هم جز بهترین هاست.
همیشه رو لباتون خنده باشه......

saba گفت...

che eshghi budo che 2khtari bud!!

ناشناس گفت...

che hesadati bud

anoosheh گفت...

che nashenasi bood o che jesarati dasht!:)

fateme گفت...

che zede hali bud in saba va che khandidim.

Talieh گفت...

مرسی مامان خانوم.