من وقت و زمانی را برای هیچ صرف کرده ام
هیچ ها را روی کولم گرفته بودم
و در خیابانهایی دویده ام
که به کوچه های بن بست راه می برده است
به هیچ مهر ورزیده
و دل سپرده بودم
که هیچ را میشود از هیچی در اورد
ولی خیلی دیر فهمیدم
که نمیشود
هیچ ها خیابانهایی یکطرفه اند
که فقط بخودشان راه می برند
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر