گر غذایی بپزم
تخم مرغیست به اشکالی چند
گر دوایی بخورم
قرص خوابیست
که بینم یک چند
خواب هایی از جنس حریر
گر نمازی خوانم
بهر او میخوانم
من به اوای بلند
بهر او نی لبکی
را هر روز
در سر چشمه ابی روشن
مینوازم
تا جوابم بدهد
انقدر بر سر چشمه می نشینم
که خوابم ببرد
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر