در کنار گلدان حسن یوسفم
چند دونه ماش کاشته بودم
بلندو لندوک شده بودند
ولی دیروز که دیدمشون
خم شده بودن خشک شده بودن
من از قدیما قدیم مدیما
تو باغچه خونه همه ساله
ماش می کاشتم
نمی دونم چرا ولی همیشه
من ماش می کاشتم
همه روزه ابشون می دادم
فربون صدقشون میرفتم
و نگاهشون میکردم
شاهد رویششون بودم
موقع بار دادنشون
ما بچه ها مث مروارید از تو
غلافشون در می اوردیم
تو غلفچه ای رو اتیشا توی باغمون
دمی ماشو بار میذاشتیم
چه لذتی داشت از بازوی خود غذا خوردن
ولو یکی یه لقمه بهر کدوممون بیشتر نرسه
ممکنه که من در زندگی قبلیم
یه ماش بودم؟
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۳ نظر:
آقا تکلیف ما رو معلوم کن، تو زندگی قبلیت یه چیزای دیگه میگفتی بودی که
شتر الاغ
بوته خیار
لاک پشت پیر
کدوم یکیش؟
خداییش بوتهٔ خیار رو نگفته بودی تا حالا
ارسال یک نظر