۱۳۸۷ اسفند ۶, سه‌شنبه

پبغام

من پیغامتان را ای دشتهای تشنه سرزمینم

ای دشت ترک ترک خورده منتظر باران

ای دانه های معطر زیر زمین

و ای علف های منتظر یک قطره اب را

به سرزمین شمال کشورمان برده ام

و به اوایی اهسته

به نسیم شمال گفته ام

کمی از ابرهای متراکم انجا را برای شما بیاورد

ادرس شما را هم داده ام

و به نسیم گفته ام او به جشن دهقا نهای پیر

و به رقص علفهای روییده شده و لاله های زیبای کویری دعوت دارد

و گفته ام که گوسفندهای لاغر کویر برایت اواز خواهند خواند

با دل سیر یک دهن اواز

هیچ نظری موجود نیست: