بعد از بازنشستگی
۱۳۸۷ اسفند ۸, پنجشنبه
چشم زخم
نمی دانم این روزها
روسای ما حواسشان هست
که در پایان سال شکوفایی و دانایی
برای مملکتمان اسفند دود کنند؟
یه وخ دشمنان چشممان نزنند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
Links
خانم هاویشام
ایلیا
ما
عکس ها
بايگانی وبلاگ
▼
2009
(259)
◄
اکتبر
(2)
◄
اوت
(4)
◄
ژوئیهٔ
(4)
◄
ژوئن
(7)
◄
مهٔ
(46)
◄
آوریل
(22)
◄
مارس
(30)
▼
فوریهٔ
(77)
مسافر
نی
نجات بچه ها
ادم های ساده
برگ های پاییزی
دیوانه ها
رابطه روح با جسم
وام گرفته از عمران صلاحی(برای انوشه)
اویختن از جایی
درویش بی نوا
کتاب های درسی قدیمی
دریغ از پارسال
در جستجوی راه درست
افسانه
اتفاق
چشم زخم
فال بینی
ملیجک
آن مرد امد
موج ها
با یاد تو
مرور خاطرات کودکی
عکسی از من
کارهای اشنا
سرو روان
زنبور ها
حضور
پبغام
بیم از خود
کتاب ها
بر گرفته از کتاب انقلاب عاشورا
چوپانی
باز هم دفتر خاطرات
گنجشکک اشی مشی
ای رحیم
یک عاشقانه ارام (نادر ابراهیمی)
بخش تشریح
دوران دانشکده
یادش بخیر
روز واپسین
قله
ای روزگار
با یادهای عزیز گذشته
کودک درون
شکایت
بچه های کویر
روز تولد
کوره راه
یک دل و یک احساس
زیر کرسی
شمعدانی ها
رویای ابی
رویش
خبر تنهایی
طنز
قایم موشک
سیزده بدر
گندم زار
نرمی ماسه ها
در اندرون من پیرزن
خدای منتظر
از کتاب صراط ع ص
سلامی گرم
کمک
نامه ای به 16 سالگی
رفتارهای اشتباه
انباری شلوغ پلوغ
جدول سودوکو
اس ام اس
ماش
دو ویژگی شخص معنوی
لوئیس بونوئل
شنگول و منگول
کهنسالی
نگاه اشنا
زن
دو بسته اهدایی
◄
ژانویهٔ
(67)
◄
2008
(120)
◄
دسامبر
(37)
◄
نوامبر
(83)
درباره من
Roohangiz
مشاهده نمایه کامل من
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر