۱۳۸۷ بهمن ۴, جمعه

تفاوت نسلها

نسل بین 30 تا 40 نسل پرسشهاست

دائم میگوید چرا؟

بحث میکند دلیل می اورد و حقیقت برایش اهمیت دارد

اینکه حقیقت چیست؟

و چه رنگ و بویی دارد

زیر بار حرف زور نمی رود مگر زور پر زور باشد

استدلال می کند و اگر گاهی کم اورد قبول می کند

بی خیال خیلی از چیزها نیست

برایش مهم است که امور چرا اینگونه است و انگونه نیست

و اینکه خودش را کنار نکشیده

ولی کوچکترها بیست سال به پایین

دیگر چرایی چیزها برایشان مهم نیست

مانند یک قرن پیش انگلستان از روی کتابهای مربوط به ان زمانها می گویم

چگونه زیستن خودشان مهم تر شده است

هنوز گیجند و در برزخ سنت و مدرنیته گرفتار

دارندراه های تازه را امتحان می کنند

و دلیلان راه که باید راهنمایشان باشند

همه از نسلی پیرتر هستند که نه اینها حرف انها را می فهمند

و نه انها درست از عقاید اینها سر در می اورند

گاهی مانند کبوتران گیر کرده درون اطاق

خودشان را بدر و پنجره می کوبند

خودشان را زخمی می کنند

ولی در نهایت راهی به رهایی خواهند یافت

الاهی امین





شبیه یک قرن پیش انگلستان بلکمم بیشتر

۱ نظر:

ناشناس گفت...

نسلی که می گوید: «چیزی که برای من اهمیت دارد، چه اهمیتی برایم دارد.»
همین نسلی بود که خاطرات جنگ و شاه را با خود حمل می کند و یک پا در این سوی دارد(جمهوری اسلامی) و یک پا در سوی دیگر(شاهنشاهی). آری شما از نسل برتری از نسل های بعد از خود دارید ولی افسوس چون از خود می پرسم: «با جوانیمان چه کردیم؟»
در حلقه این نسل ها گرفتاریم و مبهوت از این بیهوده ترین چیز در عصر پر از اوهام ما، به تماشای بطلان زندگیمان نشسته ایم...