۱۳۸۷ بهمن ۵, شنبه

اندر ادامه خواب حکومت داری بانوان محترمه

در خوابم دیده بودم که بادی تند ورفهای روزنامه را با خود برد

و من اسامی بقیه وزرا و وکلا و سفیران وعناوین را ندیدم

و من مجبورم در ادامه خواب از اطرافیان کمک بگیرم

بچه خواهرم که شنید گفت می شود مرا وزیر جنگ و انفجارات بکنید خاله جان؟

گفتم دختر جان مگر همچین وزارتخانه ای وجود دارد؟گفت بخاطر من بوجودش بیاورید

گفتم اوکی!

بعد بفکر شهردار پایتخت افتادم

گفتم البته بخودم گفتم

چطور است خودم شهردار شوم

چرا که نه

با نبوغی که داریم یک شبه همه چیز را بهم میریزیم

همه تو این مملکت همینطوری اله بختکی صندلی ها را اشغال کرده اند و ولکن هم نیستند

خوب اولین کاری که خانم شهردار می کند

ساخت دوچرخه هایی بسیار خوب و مناسب برای هر ادمی (این ادم شامل خانمها نیز هست)در ایران



دوچرخه ای پر سرعت و مقاوم برای مردان و زنان شاغل

دوچر خه ای مناسب برای خانم های خانه دار و بچه دار

دو چرخه ای زیبا برای دختران و پسران دانشجو و دانش اموز

پروجه بعدی استفاده از اینهمه نیروی فعال و هنرمند در میان جوانان برای رشد استعداد های خداداد بچه های این مرز و بوم است

چون هر بچه ای که بدنیا می اید با خلاقیتی خاص است

که هستی برایش در نظر گرفته است

ولی تخصص ما پدر ها و مادرها اینست که با هر وسیله ای حس خلاقیت را در وجودشان از بین ببریم و بد جور هم سرکوب کنیم

با هر وسیله ممکن


بعدش

روی هر تکه زمین باقی مانده درختی خواهم کاشت

و روی هر بامی وهر سقفی و هر دلی گلی

فعلا دیگه خانم شهردار چیزی بفکرش نمیرسد

برای قوه قضاییه بعد فکرش می کنیم

تا خواب بعدی که ببینیم چه آشی میشود برای این اقایان پخت

ولی از یک چیز مطمئن هستم که اوضاع در کوتاه مدت هم از اینکه هست بهتر خواهد شد

در بلند مدت

نشانشان خواهیم داد مملکت داری را






اموز






اوکی

۲ نظر:

ناشناس گفت...

تا باشه از این خوابا باشه!
خوب مردها را زیر لگد اسب های چهارتاخت خود له کرده اید. انشاء الله خدا نسل هر چه مرد، در این جهان بی کران است رااز بین ببرد تا زن ها بتوانند حکومت مطلقه خود را بر زمین بگسترانند و ...
که شاعر می گوید: «
مردان را ستایی، سگان را ستا
که یک سگ به از صد نر پارسا...»
این بیت را اندر خواب خود گفتم که چیزی گفته باشم...
که شاعر زنی در خواب می بیند:
Il arrive en courant derriere moi
il me fait le coup du souviens toi
c`est un air qui me montre de la vie...
Amities

ناشناس گفت...

این هم نظریه که بعضی ها میگن:
جهان را چو زن نبود
جهانبان را جهانی نبود
اما مرد خوب هم بعضی وقت ها گیر می آید فقط باید شانس و کمی ژن داشت و سرنوشت و تقدیر هم یاری رسان آدم باشد. البته مردها صدی نود آنها کوفتی هست پس زنده باد حکومت بانوان... یوهووووووو
هوررااااااا تا آخرین نفس هایمان!...