بادها می وزند
ابرها می گذرند
و من در اندوه این گذشتنها
و ماندن ها
و رفتن ها
به چه می اندیشم؟
به چه نگاه میکنم؟
به چه میاویزم؟
عادت داشته ام همیشه راست بایستم
ولی در گذر سالها
تکیه گاهی باید که عصای پیری ام را بر ان بیاویزم
بقول نیما
بکجای این شب تیره
بیاویزم قبای ......خود را؟
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر